بازارهای مالی همیشه میدان تقابل بین احساس ترس و طمع، در میان معامله گران بوده‌اند بطوری که این دو می‌توانند می‌تواند اثرات مخرب بسیاری بر روی معامله گران و البته بازارهای مالی بگذارند.

 هرچند که پیش‌نیاز سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی طراحی یک استراتژی معاملاتی قوی شامل بازده مورد انتظار فردی و حد ضرر می‌تواند به‌منزله یک سپر تدافعی در برابر تلاطمات بازار باشد اما گاهی این احساسات (ترس و طمع) آن‌چنان قدرتمند عمل می‌کنند که پایبندی معامله‌گر به استراتژی معاملاتی‌اش را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

در نیمه اول سال 99 شاهد رشد سنگین قیمت سهام در بورس بودیم که بخشی از این رشد منطقی و بخش دیگر غیرعادی و حباب گونه بوده است و اگر بخواهیم دقیق‌تر این روند را مورد ارزیابی قرار دهیم، رشد بازار از اواسط تیرماه توجیه بنیادی و منطقی نداشت. از منظر شاخص کل بورس، اعداد بالای 1 میلیون و 700 هزار واحدی شاخص برای بازار حبابی محسوب می‌شد.

این موضوع برای معامله‌گرها قابل‌تشخیص بود؛ اما سؤال این است که چرا خیلی از آن‌ها دچار اشتباه شدند و همچنان سهامداری کردند؟

پاسخ یک کلمه است: طمع!

شرایطی را به یاد بیاورید که هرروز از خواب بیدار می‌شدیم و می‌دیدیم ارزش سهاممان نسبت به‌روز قبل 5 درصد رشد کرده است. تکرار این شرایط در مدت 3-4 ماه، کم‌کم نقش تحلیل و پایبندی به استراتژی را کمرنگ‌تر می‌کرد. سبز بودن همیشگی بازار این اطمینان کاذب را به وجود آورده بود که «هر شب توی این کوچه عروسیه»!

طمع، صدای ناخودآگاه معامله‌گر بود که هرروز به او یادآوری می‌کرد که «می‌بینی که هرروز بازار داره رشد می‌کنه! از همین‌جا دو برابر میشه بعدش بفروش! شاخص میرسه به 8 میلیون و…»

اما طمع یکروی سکه است و روی دیگر آن ترس.

حال بازار سرمایه را در بازه زمانی دیگری موردمطالعه قرار می‌دهیم. واقعیت این است که از اواخر دی‌ماه که شاخص کل به زیر 1 میلیون و 300 هزار واحد رسیده بود، افت شدید بورس در بخش مهمی از بازار و خصوصاً سهام شرکت‌های بزرگ توجیه منطقی و بنیادی نداشت و خیلی از سهم‌ها به محدوده‌های ارزنده‌ای رسیده بودند.

اما روی دیگر سکه سایه خود را بر تصمیم و تحلیل‌های تحلیل گران و سرمایه‌گذاران گسترده بود. ترس باعث شد تا معامله‌گری که طمع کرده و به‌موقع از بازار خارج نشده بود و در ضرر به سر می‌برد، باوجود آگاهی به ارزندگی بازار، شهامت خرید سهام را نداشته باشد. جو سنگین فروش، اخبار منفی و قرمز پررنگ بازار این ترس را بیشتر می‌کند.

حرفه‌ای ترها هم که در قیمت‌های بالا سهامشان را فروخته‌اند، با توجه به جو ترس موجود عجله‌ای برای خرید مجدد ندارند و در انتظار قیمت‌های پایین‌تر هستند.

بهترین راهکار برای جلوگیری از اثرگذاری ترس و طمع، تمرین و تمرین و تمرین است. تمرین پایبندی به تحلیل و استراتژی. یعنی هر جا استراتژی به ما گفت بفروش به آن عمل کنیم. حالا بازار تا هر جا می‌خواهد بالا برود، سودش نوش جان بقیه!

در مطالب بعدی به بررسی نکات استراتژی سرمایه‌گذاری و پایبندی به آن پرداخته خواهد شد.